انجمنی

ساخت وبلاگ

زمزمه با تو نمایم مهدی امت

محمد

آخرین مرسل

در این ایام از غار حرا آمد

بشر را داد مژده

قولوا یا ایها الآدم

خدایی نیست

جز ا...

بگوییدش و راه رستگاری را

بیاموزید

این آخرین پیغام

و او میگفت

فرزندی ز فرزندان زهرایم

درون یک زمان پر ستم چون جاهلیت

همچو من

از کنار کعبه میآید

و فریادش دوباره همین باشد

و قرآن را دوباره بر بشر خواند

و ای مهدی

کجایی پس؟

درون این زمان پر زجهل و کینه و ظلمت

مهدی جان! چشمهامان مانده بر راهت


------------------------------------------------------------


این شعر توسط شاعره و دوست عزیز سرکار خانم مردانی به صورت زیر اصلاح شد:

با تو میگویم
مهدی امت
آخرین مرسل
در این ایام
از غار حرا آمد
بشر را داد مژده
قولوا یا ایها الآدم
خدایی نیست
جز ا...
بگوییدش و راه رستگاری را
بیاموزید
این پیغام آخر را
و او میگفت
فرزندی ز فرزندان زهرایم
درون یک زمان پر ستم
پرجهل
میاید از کنار کعبه
همچون من
و فریادش همین باشد
و قرآن را دوباره بر بشر خواند
و ای مهدی
کجایی پس؟
که چشمانم همیشه مانده بر راهت



انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 342 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1391 ساعت: 11:56

کاریکاتور یک انگلیسی برای مسلمانان

کاریکاتور یک انگلیسی برای مسلمانان
داشتم تو اینترنت می چرخیدم که این رو رو سایت نوگرا متعلق به برادران اهل سنت ایران دیدم. جالب بود.

كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين

ترجمه :متهم است .. زنده یامرده, احتیاط کنیدبسیارخطرناک است



كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين




یک راهبه می تواند سرتاپای خود را بپوشاند تا زندگیش را وقف عبادت کند , درست است ؟
اما چرا وقتی یک زن مسلمان این کار را انجام دهد , مورد ملامت قرارمیگیرد ؟

کاریکاتور یک انگلیسی برای مسلمانان

کاریکاتور یک انگلیسی برای مسلمانان 

كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين

ترجمه :متهم است .. زنده یامرده, احتیاط کنیدبسیارخطرناک است



كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين




یک راهبه می تواند سرتاپای خود را بپوشاند تا زندگیش را وقف عبادت کند , درست است ؟
اما چرا وقتی یک زن مسلمان این کار را انجام دهد , مورد ملامت قرارمیگیرد ؟




كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين


وقتی زنی در غرب خانه داری کند وبه تربیت کودکانش بپردازد مورد ستایش وتقدیر جامعه قرار گرفته فداکارشمرده میشود اما اگر همین کار را زن مسلمان انجام
دهد مورد ملامت قرار می گیرد



كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين



حقوق وآزادی هر دختری ایجاب می کند که به دانشگاه برود وهرچه را دلش میخواهد می تواند بپوشد اما دختر با حجاب مسلمان از ورود به دانشگاه منع می شود


كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين


اگر کودکی به موضوعی علاقمند باشد باید آن را رشد ونمو داد اما اگر علاقمند به اسلام باشد باشد فایده ای ندارد



كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين


اگر شخصی جان خود را بخاطر نجات دیگران به خطر اندازد شجاع ودلیر خوانده می
شود وهمه جامعه او را محترم می شمارند اما اگر فلسطینی باشد وسعی کند فرزندش یابرادرش را نجات دهد تا مبادا دستش بشکند یا ازمادرش دفاع کند تاکه مورد تجاوزقرار نگیرد یا از منزلش دفاع کندتاکه ویران نشود به او تروریست می گویند  



كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين

اگر یک یهودی شخصی را بکشد هیچ ربطی به دین یهودیت ندارد
اما اگر مسلمانی به جرمی متهم شود اسلام را متهم اصلی می دانیم



كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين


هر مشکلی که پیش اید ما انواع راه حل ها را می پذیریم اما اگر اسلام راه حل نشان دهد حتی حاضر نیستیم به آن نگاه کنیم


كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين


وقتی کسی ماشین خوبی را به شیوه نادرستی براند کسی ماشین را مقصرنمی داند اما اگر مسلمانی خطا کند یا درست برخورد نکند مردم ما می گویند اسلام مقصر است !!




كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين


بدون نیم نگاهی به قوانین وشرع اسلام, مردم ما هرآنچه که رسانه ها می گویند باور دارند , اما سؤال اینجاست که قرآن چه می گوید!




كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين
كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين


چرا, چون او مسلمان است !



كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين


آیا می خواهی این ستم پایان یابد؟
این ایمیل را برای هر که می شناسی بفرست



كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين Images 2012 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين 1433 ,كاريكاتير انجليزي مناصر للمسلمين



من مسلمانم مرا بکش وآن را هزینه های تحمیلی(اضافی) نام نه
دارائیم را غارت کن, به وطنم تجاوز کن , راهبرم را تو تعیین کن ونام آن را دمکراسی بگذار
انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 325 تاريخ : جمعه 26 خرداد 1391 ساعت: 22:11

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 310 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1391 ساعت: 19:49

در پی درج یادداشت اولویت اشتغال یکی از بانوان گرامی به نام "خانم آزادی" نقدی را نوشته و برایم ایمیل کردند که همراه با جواب آن در این جا قرار می دهم.

اما قبل از ان کاریکاتوری که دوست عزیزم خانم مردانی برا این مطلب رو وبلاگش گذاشته رو براتون میذارم:

بهنام خدا

  دليل نوشتن اين مقاله بر مي گردد به لطف تمام وكمال يكي از دوستان نسبت به حقوق زن در جامعه ي امروز مقاله اي كه ايشان درخصوص آگهي شركت مخابرات مبني بر استخدام خانم ها نوشته بودند نمونه ي كاملي ازتفكر قديمي و مرد سالارانه اي است كه چند سالي مي شود بسيار كمرنگ شده ....


بهنام خدا

دليل نوشتن اين مقاله بر مي گردد به لطف تمام وكمال يكي از دوستان نسبت به حقوق زن در جامعه ي امروز مقاله اي كه ايشان درخصوص آگهي شركت مخابرات مبني بر استخدام خانم ها نوشته بودند نمونه ي كاملي ازتفكر قديمي و مرد سالارانه اي است كه چند سالي مي شود بسيار كمرنگ شده اول از همه بايد از همينآگهي استخدام شروع كنم،آگهي اي كه باطنش كاملا با ظاهرش تفاوت دارد.شركت مخابراتمدتي بود كه حقوق كارمندانش را به عللي پرداخت نمي كرد يا دير پرداخت مي كرد و بههمين دليل فرياد اعتراض كارمندان بلند شده بود، در چنين شرايطي كه حقوق و مزايا وپرداختي كم و با تاخير است، همراه با ساعت كاري بالا عملا نوعي بيگاري به حساب ميآيد. از آنجايي كه آقايان با اين شرايط به راحتي كنار نمي ايند اين زيركي شركتمخابرات بوده كه اقدام به استخدام خانم ها نموده زيرا خانم ها كمتر بر ميزان حقوقدريافتي حساس هستند لازمبه يادآوري است كه اينجا ايران است نه عربستان كه خانم ها حتي حق راي نداشتهباشند!: زمانه عوض شده و طرزتفكرات تغيير كرده، در ايران امروز شرعا و عرفا و قانونا و... وظيفه زندگي بر دوشمرد تنها نيست، كه دوشادوش زن و مرد مي باشد همينطور كه شاهد نمونه هاي بسياري حتيپدران و مادران خودمان هستيم نقل است كه در زمان حضرتمحمد(ص) ايشان يك خانم را به عنوان شهردار مدينه مي گمارند و اين نشان دهنده اين استكه خانم ها نه فقط مي توانند معلم و پرستار باشند بلكه از عهده بسياري از مشاغل برمي ايند و اگر براي بعضي از مشاغلانتخابي پيش بيايد اين لياقت است كه ملاك انتخاب مي باشد نه جنسيت!..
و اما جواب:
 بهنام خدادليلنوشتن اين مقاله: نه نگاشته بنده عنوان مقاله می گیرد و نه نگاشته شما. نگاشته منرا یادداشت و نگاشته شما را شاید یک نظر و نه حتی نقد گویند. که اندازه مطلب ومستند بودن مطلب در این که مطلب در چه قالبی دسته بندی شود و معیارهای دیگری نیزدر قالب مطلب اهمیت دارد.
بر مي گردد به لطف تمام و كمال يكي از دوستان نسبت به حقوق زن در جامعه ي امروز: ببخشیدشما یا اصلاً مطلب بنده را نخوانده اید یا .... بنده اصلاً درباره حقوق زن درجامعه امروز بحث نکرده ام. زیرا بحث در این مورد نیاز به مطالعات جامعه شناسانه دراین زمینه، آشنایی با جایگاه زن در حقوق و قانون حاکم بر جامعه و .... که بندهفعلاً نسبت به آنها جاهل هستم.
مقالهاي كه ايشان در خصوص آگهي شركت مخابرات مبني بر استخدام خانم ها نوشته بودند نمونهي كاملي از تفكر قديمي و مرد سالارانه اي است كه چند سالي مي شود بسيار كمرنگ شده: آگهی نبوده بلکه در یک مصاحبه گفته بودند. بنده در مورد استخدام خانم ها هم ننوشته بودم بلکه در مورد اولویت استخدام بانوانصحبت کرده بودم. بنده با اشتغال بانوان اصلاً مخالف نیستم. حالا این تفکر قدیمیهست یا مردسالارانه نمی دانم. اما گمان می کردم از دیدگاه یک فرد ازاده و نه ازادنوشته بودم.
اولاز همه بايد از همين آگهي استخدام شروع كنم،آگهي اي كه باطنش كاملا با ظاهرش تفاوتدارد.شركت مخابرات مدتي بود كه حقوق كارمندانش را به عللي پرداخت نمي كرد يا ديرپرداخت مي كرد و به همين دليل فرياد اعتراض كارمندان بلند شده بود، در چنين شرايطيكه حقوق و مزايا و پرداختي كم و با تاخير است، همراه با ساعت كاري بالا عملا نوعيبيگاري به حساب مي آيد. از آنجايي كه آقايان با اين شرايط به راحتي كنار نمي اينداين زيركي شركت مخابرات بوده كه اقدام به استخدام خانم ها نموده زيرا خانم ها كمتربر ميزان حقوق دريافتي حساس هستند.: اولاً این گونه سخن گفتن از ان حداقل 20 سالپیش بود نه امروز که بانوان زودتر به حقشان می رسند تا مردان. این که حقوق پرداختنشده است درست است من هم منکرش نیستم ولی باید گفت آیا وجود همین بانوان گرامینیست که باعث این گونه مسایل می شود. دلیل آن چیست که بانوان به قول شما نیروی کارارزان به حساب می آیند به خصوص در بخش خصوص؟
لازمبه يادآوري است كه اينجا ايران است نه عربستان كه خانم ها حتي حق راي نداشتهباشند!:بندهنیز منکر این امر نیستم.
زمانهعوض شده و طرز تفكرات تغيير كرده، در ايران امروز شرعا و عرفا و قانونا و... وظيفهزندگي بر دوش مرد تنها نيست، كه دوشادوش زن و مرد مي باشد همينطور كه شاهد نمونههاي بسياري حتي پدران و مادران خودمان هستيم.: در باب شرعاً که گفته اید بایدبگویم کدام شرع؟ اگر شرع شما قرآن است که قرآن در محکماتش تغییری نکرده است و قرآنتامین مخارج زندگی را بر دوش مرد می داند. و این از محکمات است که تغییری در آنراه ندارد. عرفاً منظورتان کدام عرف است. اگر عرف جامعه امروز است بنده از شماسئوال می کنم اگر مردی بیکار باشد آیا زمین و زمان او را به چشم یک فرد بی قید نمیشناسند؟ (کاری به این که پولی از آن کار در اورد یا نیاورد ندارم) و در مقابل اگریک زن بی کار باشد او را به چه چشمی نگاه می کنند؟ آیا خود شما حاضرید با مردیزندگی کنید که کاری ندارد؟ و از نظر قانون نفقه بر دوش چه کسی است مرد یا زن؟ ودیگر در مورد دوشادوش بودن در زندگی نیز حرف شما صحیح است. و در زندگی هر دو وظایفبه خصوصی در قبال یکدیگر دارند که این می شود عدالت و تعادل که به نسبت جنسیت هرکدام وظایف به خصوصی بر عهده هر کدام گذاشته شده است. پدر و مادر بنده هم تا 5 سالپیش که پدرم بازنشسته شد هر دو شاغل بودند و اکنون در حالی که پدرم بازنشسته شدهاست مادرم همچنان شاغل است. نه تنها مادر من بلکه بسیاری از بانوان خاندان ما شاغلهستند. اما این حرف با حرف بسیار متفاوت است. و می توان گفت به نوعی مغالطه درگفتمان بنده است. حال یا شما به درستی مطلب بنده را نخوانده اید یا این که بندهمطلبم را واضح بیان نکرده ام. بنده همچنان که گفته ام با کار کردن بانوان مخالفنیستم. با این گفتمان غلط مسئولین که از مردم برخاسته اند و دیگر با مردم نمینشینند مخالفم. 
نقل است كه در زمان حضرت محمد(ص) ايشان يك خانمرا به عنوان شهردار مدينه مي گمارند: در مورد  شهردار زمان رسول الله هر چه گشتم چنین فردی رانتوانستم در تاریخ بیابم. شما بفرمایید چه کسی بوده و در کدام تاریخ در مورد انبحث شده است. اما این که در زمان رسول الله زنان همچون مردان سلاح بر کف گرفته بهخصوص در جنگ احد و یا اموری از این دست یا تجارت و کشاورزی و .... امده است. 
 واين نشان دهنده اين است كه خانم ها نه فقط مي توانند معلم و پرستار باشند بلكه ازعهده بسياري از مشاغل بر مي ايند: بنده نیز نگفته ام که خانم ها فقط در این مشاغل.و احیاناً شما نقطه چین را ندیده اید. و بنده نیز منکر این نیستم که بانوان میتوانند همه کاری کنند. در سطح جامعه ما زن و مرد نداریم بلکه تنها یک جنسیت وجوددارد و ان هم انسان بودن است. و زن و مرد بودن و وظیفه هر کدام به صورت تفکیک درخانواده و در چارچوب آن خواهد بود.
واگر براي بعضي از مشاغل انتخابي پيش بيايد اين لياقت است كه ملاك انتخاب مي باشدنه جنسيت!...: حرف بنده هم همین است. آیا این سخن دوست قدیمی ما و همشهری وهم محله ای ما جناب مهندس قنبریان دلیل بر این سخن شماست یا این که تبعیض جنسیتی؟ما هم می گوییم لیاقت نه جنسیت اما اگر جنسیت پیش بیاید باید گفت کدام اولویتدارند. از شما می پرسم. 

-------------------------------------------------------------------------

انتقاداتی که خوانندگان سایت شیرازه وارد کرده اند:

زهرا یکشنبه 7 خرداد 1391
اولا که امروزه دربیشتراز90درصداستخدامهای دولتی وخصوصی معتبر شاهدکلمهفقط ذکورهستیم ثانیا شما این آمار90درصدبانوان شاغل نیازمالیندارندراازکجاآوردید ثالثا بعضی آقایان ثروتمند کارمند استاددانشگاه 2شغله40ساله مثل دایی مجردبنده نفقه چه کسی رامیدهند بهترنیست به تجردگراییپسران کارمندپولدارهم بپردازید ودیگراینکه خانومها شغل آبرومندداشته باشندبهتراست تاازراههایی مثل تنفروشی یاکلیه فروشی نیازمالیشان راتامین کننداگرآقایان اینقدرسخاوتمندبودند درصدفقرمالی اقتصادی دربانوان بیشترازمرداننبودچراقادربه تصوربانوانی که نیازمالی دارندنیستیدمثل بنده که پدریازکارافتاده دارم واصلا ازکجامعلوم این ادعااولویت حقیقت داشتهباشدوازطرفی چرابه حضورکارگران خارجی درایران که منجر به بیکاری ملتمیشونداعتراض ندارید ودرآخرمیدانم که کامنتم رانمایش نمیدهید
جواب:
اولاً شما آمارتان را از کجا آورده اید که بنده در طول 2 سالی که دنبال کار می گردم ندیده ام که اگر باشد خیلی به حق است.
ثانیاً نیازی نیست شما خود تحقیق کنید نتیجه را اعلام کنید ببینم چنین چیزی هست یا خیر
ثالثاً آن آقایان مجرد ثروتمند هم اشتباه می کنند و این که باید خرج خودش را در بیاورد یا خیر. در حالی که خانم ها تازه اگر نه پدر نه برادر و نه شوهر داشته باشند در حالی که نخواهند کار کننند وظیفه حاکمیت است که خرجی آنها را بدهد.
کسی نگفته تن فروشی. بنده هم قادر به چنین مواردی هستم و از نزدیک با برخی از آنها در ارتباطم. اما شما نباید کلیت مسئله را فدای جزئیت مسئله کنید. و این نوعی مغالطه است. به حضور کارگران خارجی هم معترضم. اما سخن من چیز دیگری است. لطفا همه چیز را با هم خلط نکنید.
غریبه چهارشنبه 3 خرداد 1391
گوش شنوا کو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مسئله این است .
ما همیشه عادت داریم به جای حل مسئله صورت مسئله را پاک کنیم .
یا علی
فرجزاده چهارشنبه 3 خرداد 1391
اگرهمه زن ها بیکار بمانند مشکل چندانی درجامعه بوجود نخواهد آمد واگر زنها به وظیفه اصلی خود یعنی تربیت فرزند وخانه داری بپردازند تمام مشکلبیکاری حل خواهد شد
 
--------------------

این هم نظری که جناب استاد صنعتی بر مطلبم نوشت که به صورت خصوصی فرستاده بودند:

با سلام
اين در واقع استثمار زنان هم هست چون حقوق كمتري مي گيرند، سربه زير هستند، لذا مي‌شود به آنها زور گفت.
به هر حال اصل اشكال شما وارد و منطقي است اما ايراداتي به برخي حرفها و استدلال‌ها وارد است.
اظهارنظردرباره عملكرد دولت‌ها بايد مستند و منطقي باشد. دولت فعلي همين الان هممدعي است بايد تا مي‌توانيم بر جمعيت كشور بيافزاييم.
موفق باشيد.

از جناب بازیاری که از مطلب بنده تشکر کردند نیز تشکر می کنم.
انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 313 تاريخ : جمعه 12 خرداد 1391 ساعت: 12:2

به نامخدا

 

اشتغالچگونه معضل شد؟

نقديبر يادداشت اولويت اشتغال با چه كساني است؟

 در پی درج مطلب به نام اولویت اشتغال با چه کسانی است توسط این جانب در هفته نامه شهرسبز ، دوست عزیزم جناب علی (فرزاد) بحرانی بر آن مطلب نقدی نوشت که آن نقد در این جا خواهد آمد. این مطلب در شماره 180 هفته نامه شهرسبز مورخ هشتم خرداد 91 منتشر شد. همچنين سايت كازرون نما

در شماره  179هفته‌نامه شهرسبز مورخه اول خرداد ماه 91، يادداشتي اعتراض آميز از دوست عزيز محمدمهدي اسدزاده در نقد اظهارات مديرعامل شركت مخابرات استان فارس مبني بر اولويتاستخدامي بانوان در آن شركت به چاپ رسيد كه در پايگاههاي مجازي متعددي نيز بازنشريافت. نويسنده محترم يادداشت با نقدي بر عقبه معضل اشتغال جوانان كشور، به نقد اينسياست شركت مخابرات پرداخته و آن را به نوعي به مسائل سياسي وراي ديدگاه رفع مشكلجوانان و به جهت تامين منافع و خوشايند قشري خاص (مرفهين بي‌درد) ارتباط داده است.

به نامخدا

 

اشتغالچگونه معضل شد؟

نقديبر يادداشت اولويت اشتغال با چه كساني است؟

 

در شماره  179هفته‌نامه شهرسبز مورخه اول خرداد ماه 91، يادداشتي اعتراض آميز از دوست عزيز محمدمهدي اسدزاده در نقد اظهارات مديرعامل شركت مخابرات استان فارس مبني بر اولويتاستخدامي بانوان در آن شركت به چاپ رسيد كه در پايگاههاي مجازي متعددي نيز بازنشريافت. نويسنده محترم يادداشت با نقدي بر عقبه معضل اشتغال جوانان كشور، به نقد اينسياست شركت مخابرات پرداخته و آن را به نوعي به مسائل سياسي وراي ديدگاه رفع مشكلجوانان و به جهت تامين منافع و خوشايند قشري خاص (مرفهين بي‌درد) ارتباط داده است.

اين قلم از موضع يك دانشجوي رشته پژوهشگري علوماجتماعي كه در خلال درسها با برخي ريشه‌هاي معضلات اجتماعي جامعه ايران از جملهاشتغال و نيز مباحثي مقدماتي از علم اقتصاد آشنايي پيدا كرده و نيز به عنوان فرديكه صاحب يك شركت پيمانكاري بوده و در عرصه خدماتي – اقتصادي فعاليت داشته و چنديننيروي كار در شركت خود تحت استخدام دارد، لازم مي‌بيند كه در كمال احترام به دوستعزيز نويسنده – كه افتخار دوستي نزديك چندين ساله با ايشان دارم –  ضمن تاييد بخشي از مطالب آن يادداشت، به ردبرخي مباحث كه به نظر مي‌رسد اندكي در فضاي احساسي تحليل شده باشد و توضيحاتيپيرامون برخي بندهاي ديگر آن مطلب بپردازد. با اين توضيح تكميلي كه اين مطلب بههيچ عنوان در پاسخ به يادداشت مذكور نبوده بلكه از ديد اينجانب به موازات آنقلمداد مي‌گردد.

در ابتداي بحث و در ريشه‌يابي تاريخي معضل اشتغال كهجناب اسدزاده عزيز نيز ريشه‌هاي آن را تا حدودي به حق "درسياست‌هاي غلطگذشته" دانسته، بايد گفت كه نبايستي تمامي ريشه‌ها را به رفتارها و سياست‌هايحكومتها و دولتهاي گذشته گره زد؛ چراكه بخش اعظمي از آن و حتي چرايي رفتار حكومتهاو دولتها نيز متاثر از ريشه‌هايي اجتماعي و فرهنگي است كه البته در يكي – دو بعدهم خلاصه نمي‌شود. به عنوان مثال نوع ساختار اجتماعي جامعه ايران كه بخش اعظم آن –بنا بر برخي منابع تا 70 درصد – داراي معيشتي روستايي بوده و هستند و هموارهاقتصاد كشاورزي آنها متكي به آب و زمين و باران مي‌باشد و در آن سيستم نيروي كارتعاريف خاص خود را در داشته، با نوع نظام‌هاي فئودالي اروپا و شيوه معيشت آنان درهمان مقطع تاريخي و اشتغالهاي دولتي امروز چندان قابل مقايسه نيست. به همين خاطر وبنا به تزلزل‌هايي كه در افق آينده نوع كشاورزي و اقتصاد مبتني بر آن وجود داشت وهمواره مردم فقير روستايي به دليل اقليم اكثرا خشك و كم آب كشور چشم به آسمانداشته‌اند و اين نوع كشاورزي ديم، درآمد متغيير و بي ثبات و غيرقابل اتكا و پيش‌بينيو عموما خودبسا (بخور و نمير) را براي آنان در بر داشته؛ و حتي در ساير بخش‌هاياقتصادي ديگر نيز مانند كسب و كار و تجارت، به دليل فقدان حكومت مركزي مقتدر و بهتبع آن نا امني و غارت و راهزني، همواره تهديداتي وجود داشته است؛ ورود سيستمجديدي به نام اشتغال در بخش‌هاي خدمات دولتي در نظام‌هاي نوين بروكراتيك حكومتي كهاز اواخر دوره قاجار بر اساس مدل‌هاي اروپايي بر اركان نظام اداري كشور استوار شد،بسيار مطلوب و جذاب مي‌نمود. چراكه طي آن دولت حقوق ثابت ماهيانه‌اي تنها در قبالروزي 8 ساعت كار عموما اداري بي زحمت آنهم در همه شرايط چه خشكسالي، چه سيل وزلزله، چه جنگ و بيماري به كارمندان شاغل خود در بخش‌هاي مختلف اداري و خدماتي ونظامي و وزارتخانه‌اي پرداخت مي‌كرد. در اين ميان آنچه براي مردم زجر كشيده ازمبلغ اين حقوق مهمتر بود، ثبات و اطمينان از وصول آن در پايان ماه بود كه به هرحالهرچند در نگاه اول كم مي‌نمود، اما چون قابل برنامه‌ريزي و اتكا بود، رنگ زندگيكارمندان دولتي را تغيير داد و بعدها در دوران پهلوي‌ها، به همراه آن امكاناترفاهي ديگري به صورت تعاوني‌هاي مصرف و مسكن، بيمه‌هاي درماني و امكانات ورزشي ووامهاي مختلف و صندوقهاي بازنشستگي بدان اضافه شد و حتي پس از بازنشستگي و نيز پساز فوت كارمند، اين حقوق در قالب مستمري به همسر و فرزندان مستقل نشده او پردالختمي‌گرديد.

بنابراين رويكرد غالب ديدگاه اشتغال مردم و توقعآنان از حكومتها براي رفع مشكل درآمد و بيكاريشان، ايجاد فرصتهاي شغلي دولتي، آنهماز نوع پشت ميز نشيني اداري شد. و شايد بهتر آن باشد كه بگوييم معضل امروز كشور مامعضل "اشتغال دولتي" است نه اشتغال صرف. به همين دليل اگرچه نگارنده اينسطور خود داراي شركتي خصوصي است و حقوق چندين كارمند را پرداخت مي‌نمايد، اما باانتشار هر آگهي استخدام دولتي، خانواده اينجانب از من مي‌خواهند تا در آن شركتكرده و صاحب شغلي دولتي شوم و يا پرسنل شركت من همواره آرزو دارند كه به لحاظبرخورداري از ثبات و راحتي و امكانات مشاغل دولتي، در يكي از آزمون‌ها پذيرفتهشوند. اين مسائل ريشه‌هاي تاريخي – اجتماعي دارد و به همين دليل و با وجود اينكه ظرفيت‌هايبالاي اشتغال در بخش‌هاي غير دولتي وجود دارد، جمعيت جوياي كار كشور ما همواره بهدنبال شغل دولتي مي‌باشند. از سوي ديگر اين نكته را نبايد از نظر دور داشت كه مياندستمزدهاي قانوني و عرفي جامعه ما و سطح هزينه‌ها تناسبي وجود ندارد و به عبارتديگر نرخ دستمزدها متناسب با آهنگ نرخ رشد تورم نيست و همين مساله تبعات متعددي درپي دارد.

اول اينكه وقتي جواني با يك فرصت شغلي مواجه مي‌گردد،با مقايسه ميزان حقوق ناشي از آن شغل با ميزان هزينه‌هاي اوليه زندگي از قبيلمسكن، غذا، پوشاك، حمل و نقل و انرژي، در مي‌يابد كه آن حقوق جوابگوي نيازهايشنبوده، بنابراين به اميد شغل بهتري كه البته وجود هم ندارد به انتظار مي‌نشيند. بهعنوان مثال در حال حاضر بر اساس قوانين اداره كار و عرف بازار، حقوق يك نيروي فنيليسانس در شيراز با سابقه يك ساله، بين 500 تا 600 هزار تومان است. اين در حالياست كه در جنوبي ترين بخش‌هاي شيراز مانند شهرك والفجر يا شهرك رضوان و ميانرود،اجاره بهاي يك آپارتمان 80 متري بالغ بر 300 هزارتومان در ماه است؛ آنهم با وديعه‌ايدر حدود 2 تا 3 ميليون تومان. در حقيقت جواني كه فاقد مسكن باشد يعني نيمي ازدرآمدش را از دست خواهد داد. در مقابل اگر دولت مشكلات بخش مسكن را مرتفع نمايد ويا حتي برنامه‌هاي نظارتي و كنترلي بر بازار مسكن جهت حقيقي سازي نرخ اجاره و ملكرا جدي‌تر اعمال نمايد، يعني به هر نيروي شاغل جوان ماهيانه بين 200 تا 800 هزارتومان (بسته به محل ) كمك غير مستقيم نموده است.

دوم به دليل آنچه كه در بخش اول گفته شد. چون حقوقكفاف مخارج اوليه را نمي‌دهد، يا نيروي كار نسبت به اشتغال در بخش خصوصي بي ميلشده و يا مجبور به روي آوردن به مشاغل كمكي ديگر در شيفتهاي مختلف مي‌شود كه البتهاين شامل كاركنان بخش‌هاي دولتي نيز مي‌گردد. اين چند شغله بودن خود باعث تشديدبيكاري مي‌شود چراكه گاها توسط يك نيروي كار، 3 فرصت شغلي اشغال مي‌گردد.

سوم روي آوردن زنان به اشتغال به عنوان كمك خرج كهبرخلاف نظر نويسنده محترم اصلا از روي تفنن و رفع بيكاري ساده نبوده بلكه براي رفعمشكلات شديد مالي و فقر خانواده‌هاست و اينكه به دليل دور باطلي كه در نظامخانواده‌ها و ازدواج در حال شكلگيري است، و مشكلات اشتغال بر سن ازدواج تاثيرگذاشته، زنان به دليل پيدا نمودن حاشيه امن و تضمين آينده، ترجيح مي‌دهند كه درآمدمستقلي ولو اندك داشته باشند. و البته تبعات ديگري هم وجود دارد كه از حوصله بحثخارج مي‌باشد.

بحث ديگري كه در بالا اشاره گذرايي به آن شد، نوعنگاه به اشتغال در بخش خصوصي و دولتي است كه ضمن اينكه بايد رفع اين مساله را جهتكاهش بيكاري به دست خود مردم با برداشتن عينك بدبيني و تغيير نگرش سنتيشان سپرد،بايد از دولتها خواست تا با سياستگذاري صحيح در قوانين كار، حقوق كارگر و كارفرمارا منصفانه مشخص نمايند تا بخش خصوص بتواند ظرفيت بالاي خود را اعمال و سهم خود رادر بازار كار ادا كند. مساله‌اي كه متاسفانه هيچگاه دولتها به خوبي بدان نپرداخته‌اند.وقتي كه چرخه اقتصادي كشور بچرخد و رونق بر اقتصاد حكمفرما باشد، اين چرخه مانندرودخانه‌اي است كه همه از آن سيراب مي‌شوند. همچانكه در بحران ركود اقتصادي دو سالقبل آمريكا، اقتصاددانان آن كشور به دولت توصيه كردند كه براي خروج از ركود، پروژه‌هايعمراني جديدي تعريف كرده و به اجرا گذارد تا منجر به گردش نقدينگي و پول شود.چراكه مثالا در رشته‌اي كه نگارنده در آن فعاليت دارد، براي يك پروژه توسعه شبكهبرقي به ارزش 50 ميليون تومان، چيزي در حدود 20 عنوان شغلي به طور مستقيم و غيرمستقيم درگير شده و براي آنان شغل ايجاد مي‌گردد. از كارگراني كه كار يدي مثلحفاري انجام مي‌دهند تا توليد كنندگان و فروشندگان قطعات مورد نياز مانند پايه‌هايسيماني و يراق تا كاميونهايي كه آنها را حمل مي‌كنند و غذا فروشي كه براي كارگراناز آنها غذا خريداري مي‌گردد و جرثقيل و … حال اين مساله را به يك پروژه 30ميلياردي راه سازي يا 300 ميلياردي سد سازي تعميم دهيد. وقتي كه كارگران و فنيكاران و رانندگان و طراحان و مديران پروژه و مهندسان كاركنند، درآمد كسب مي‌كنند واين درآمد به بازار مصرف سرازير شده و رونق بازار كالاهاي مصرفي، چرخ توليدكنندگانو كارخانه‌داران را مي‌چرخاند و اين پروسه خود، محرك خود است و همان رونقي است كهنياز داريم. اما متاسفانه امروز شاهد ركود طرح‌هاي عمراني از سوي دولت هستيم كه بهبي‌پولي و فقدان سرمايه‌گذاري داخلي و خارجي باز مي‌گردد و همين مي‌شود كه شركتيكه تا سه – چهار سال قبل 12 پرسنل ثابت و بيش از 40 نيروي روزمزد و حق العمل كارداشته، امروز تنها با 3 نيرو به كار خود ادامه مي‌دهد و اين به معناي تشديد بيكارياست. از سويي ديگر نيز نبايد فراموش كرد كه جوانان بسياري به دليل اينكه شغلپيشنهادي به آنان پشت ميز نشيني نيست و نياز به تحرك و زحمت و آفتاب و باران خوردندارد از آن سر باز زده و حاضر به انجام آن نيستند. بنابراين تغيير فرهنگ و نگرشجديد به اشتغال يكي از بنيادي‌ترين و ريشه‌اي ترين معضلاتي است كه اگر مرتفع شود،گام بزرگي درجهت كاهش بيكاري برداشته شده است.

اما در خصوص اشاره نويسنده محترم آن يادداشت بهسياستهاي دولتهاي سازندگي و اصلاحات كه معتقدم بنا به نوع نگاه سياسي نويسندهيادداشت قدري همراه با بي انصافي نگاشته شده، بايد گفت سياستهاي اقتصادي آن دولتهاشايد به لحاظ حجم و هياهوي تبليغاتي كمتر از دولت حاضر بوده باشد، اما به لحاظ عمقو زيربنايي بودن، ارزشي به مراتب بيشتر از تصور جناب اسدزاده داشته است. اين درستمانند كسي است كه زير يك ساختمان در حال نشست 10 متر مربع فنداسيون ايجاد كند و ازنشست بيشتر جلوگيري كند و كسي ديگر 800 متر مربع ديوارهاي آن ساختمان در حال فروريختن را سفيدكاري و گچ‌بري كند. اگرچه كار دومي بيشتر و زيباتر است اما اثربخشيكار اولي بيشتر و مهمتر است. بر همين اصل نبايد از زيرساختهاي اقتصادي دولتهايگذشته خصوصا سازندگي به لحاظ ايجاد فرهنگ ساخت تاسيسات عظيم زيربنايي از قبيلمجتمع‌هاي پتروشيمي، فولاد، ذوب فلزات، توليد برق، سيمان و استخراج معادن وسدسازيها و شبكه‌هاي آبرساني كه منافعش امروز مشخص مي‌شود غافل شد. يا نبايد بهدليل اختلاف نظر سياسي نتايج هشت سال دولت اصلاحات را تنها بحران هر 9 روز يكبار وسياست بازي و جنگ حزبي خلاصه كرد، در حالي كه حداقل منطقه ويژه اقتصادي پارس كهقطب انرژي ايران و قلب اقتصاد كشور محسوب مي‌گردد در سال 1377 و در همان دولتاصلاحات بنيان گذاشته شد و زماني 60 هزار نيرو در قالب پيمانكاران خصوصي به طورمستقيم در آن مشغول به كار بودند و اين به غيراز اشتغالهاي غير مستقيمي بود كه درديگر استانها جهت توليد و پشتيباني صنعتي و فني و … اين منطقه ايجاد شده بود. و ياحوزه نفتي دارخوئين كه سال 1382 با سرمايه‌گذاري شركت‌هاي ايتاليايي، فعاليت احداثفاز اول آن آغاز شد و هزاران نفر از جمله اينجانب در آن مشغول به كار بودند. ياتاسيس صندوق ذخيره ارزي كه پشتوانه رونق اقتصادي بخش خصوصي و طرح‌هاي زيربنايي بودو البته از ماحصل آن، دولت نهم حالي اساسي برد. همچنين جذب سرمايه گذاري خارجي كهآلترناتيو بخش خصوصي براي كار و ايجاد فرصتهاي شغلي و هم براي دولت منبع تعريف طرح‌هايعمراني و اقتصادي مثل همان پارس جنوبي بود. و البته شروع اصلاحات اقتصادي كه دربرنامه‌هاي سوم و چهارم توسعه شروع گرديد و در دولت نهم به هدف مندي يارانه‌ها ختمشد.

درپايان لازم به ذكر است كه اين قلم دغدغه نويسندهمحترم يادداشت در خصوص اولويت استخدامي خانم‌ها را در فضاي اجتماعي و عرفي و شرعيايران كاملا پذيرفته و حتي قائل به سهم مساوي هم در اين خصوص نيست . آن‌هم درشرايط فعلي مردان كه بار مشكلات مالي خانه و همسر و فرزندان همواره بر دوش آناناست؛ و اين را ناشي از برخي اشتباهات در سياستگذاريها، الگوسازيها، نظام آموزشعالي و ضعف قانون‌گذاري و تصميم‌گيري مديران اجرايي مي‌داند كه اگر مي‌توانستندنظام تامين اجتماعي را براي حمايت از زنان آنقدر اطمينان بخش نمايند كه دغدغه و غم"دوران پيري و كوري" از دوش آنان برداشته شود و به نحوي در صورت هرگونهسرپيچي و تمرد مردان از پرداخت حقوق ماديشان، پشتوانه قابل اتكايي داشته باشند ونيز از بار هزينه خانواده‌ها با اعمال سياستهاي منطقي و صحيح كاسته مي‌شد، شايدوضعيت اشتغال زنان و مردان، امروز در جايگاه ديگري بود.

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 315 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1391 ساعت: 22:13

امروزهیکی از بزرگترین معضلات جامعه مشکل بیکاری است. مسئله ای که اگر ریشه ای برایدرمان آن چاره اندیشی نشود در زمانی نه چندان دور جامعه را، کشور را، ملت را، دولترا، نظام را و ... از پای درخواهد آورد و این بیماری خطرناک به مرگ همه ارزش ها وانسانیت منجر خواهد شد. مسئله ای که دیگر نه اسلامیت و جمهوریت که کلیت فرهنگ کهنما را نابود خواهد کرد.

و امادلیل این که مطلب حاضر را نوشتم این بود که 26 اردیبهشت خبری از سوی مدیرعامل شرکتمخابرات فارس بر خروجی خبرگزاری ها نقش بست:

اولویتاستخدام در شرکت مخابرات با بانوان است.2

در حالیکه همه دم از تبعیض جنسیتی می زنند انگار این مسئله اصلاً تبعیض جنسیتی نیست و اینیعنی برداشتن تبعیض جنسیتی.

ایرانجامعه ای دارد که در آن شرعاً عرفاً و قانوناً همه چیز به خصوص مسایل مالی و مادیخانواده بر دوش مرد است. و وقتی مردی نتواند خرجی را درآورد، باعث می شود کهنتواند ازدواج کند. و وقتی نتواند ازدواج کند مسلماً دختران جامعه نیز نمی توانندازدواج کنند و این مسئله باعث افزایش جرم و جنایت و فساد و فحشا و فقر می گردد.

انتشار:

1-هفته نامه شهرسبز شماره 179 مورخ اول خرداد 91 

2- روزنامه ملت ما (وب سایت ملت آنلاین)

2- صادقون

2- پایگاه وبلاگ نویسان ارزشی

3- خبرنگاران فارس

4- چمران نامه

5- شیرازه

6- شیرازنا

7- غریو

8- کازرون نما

9- سحاب نیوز



بسمالله الرحمن الرحیم

اولویتاشتغال با چه کسانی است؟

امروزهیکی از بزرگترین معضلات جامعه مشکل بیکاری است. مسئله ای که اگر ریشه ای برایدرمان آن چاره اندیشی نشود در زمانی نه چندان دور جامعه را، کشور را، ملت را، دولترا، نظام را و ... از پای درخواهد آورد و این بیماری خطرناک به مرگ همه ارزش ها وانسانیت منجر خواهد شد. مسئله ای که دیگر نه اسلامیت و جمهوریت که کلیت فرهنگ کهنما را نابود خواهد کرد.

بیماریبیکاری که در چند سال اخیر تب آن بیشتر شده است حالا آغاز نشده و ریشه درسیاستمدارانی دارد که در دوره های قبل در کشور ما بر اریکه قدرت نشسته بودند. ریشهدر سیاست های غلط گذشته دارد. اما همه این مسایل دلیلی بر آن نیست که سیاست هایغلط دولتمردان امروز را نادیده بگیرم. این مسئله نه دولت ها را، بلکه مجالس سابق وفعلی را مورد اتهام قرار می دهد.

دلیلاین که در چند سال اخیر بیکاری افزایش پیدا کرده است بر می گردد به متولدین سالهای63، 64، 65 که اوج جمعیت متولدین را دارا هستند. و نه تنها دولتهای وقت برای آنانچاره اندیشی نکردند و زیرساخت های لازم را برای ورود این نسل به جامعه آمادهنکردند، که بگوییم از آن سال برنامه ای داشته باشند برای امروز، بلکه حتی برایورود متولدین این سالها برای به دبستان هم زیرساخت ها را آماده نکردند و این شد کهباید در حیاط مدارس چادر می زدند یا خیلی خوبش این بود که کلاس ها در کانتینر هاتشکیل می شد؛ آن هم با 40-50نفر در یک کلاس در چند شیفت. بگذریم از معلمان و تربیتو آموزش این نسل...

دولتسازندگی اول هرچند به ساخت زیرساخت ها پرداخت، ولی تنها زیر ساخت های اقتصادی بودو همچون بقیه عرصه ها این نیز نادیده انگاشته شد.

دولتاصلاحات نیز که به قول خودشان هر 10 روز یک بحران داشتند، که بیشتر این بحران ها،بحران های خودساخته بود. بهتر بگویم به جای انجام کار، تنها سیاست بازی را بهبهانه آزادی بیان توجه کردند. و کاری به زیرساخت ها برای ورود این موج جمعیت که درسال بعد از آن دولت وارد بازار کار می شد، نکردند.

دولتفعلی نیز هرچند با شعار عدم سیاست بازی وارد شد و شاید دلیل عمده مردم برای بر سرکار آوردن آن هم همین بود؛ ولی بعد از دو سال، درگیر سیاست بازی های فرعی شد و ازکارآیی خود افتاد.

و حتیامروز هم هیچ کدام از مسئولین امر اعم از مقنن و اجرایی و حتی مصلحتی به فکر راهچاره ای برای حل این مشکل نیستند.

تا انجا که در انتخابات سال 88 هر 4 نامزد ریاست جمهوری بدون نادیده گرفتن این مسئله وصرفاً برای خوشایند مرفهین بی دردی (که قاعدتاً مسایل دیگری غیر از مسایل اساسیمردم برایشان مهم است مثل آزادی ... که مسئولین هم فقط برای جلب رضایت آنان فعالیتمی کنند زیرا سر و صدایشان گوش فلک را می تواند کر کند.) به مسئله اشتغال زاییبرای بانوان پرداختند. 1

و امادلیل این که مطلب حاضر را نوشتم این بود که 26 اردیبهشت خبری از سوی مدیرعامل شرکتمخابرات فارس بر خروجی خبرگزاری ها نقش بست:

اولویتاستخدام در شرکت مخابرات با بانوان است.2

در حالیکه همه دم از تبعیض جنسیتی می زنند انگار این مسئله اصلاً تبعیض جنسیتی نیست و اینیعنی برداشتن تبعیض جنسیتی.

مسئولینامر شاید اصلاً در ایران زندگی نمی کنند.

وقتیگفته می شود فقر و فساد و تبعیض، و این که برای رفع آنان بایستی اقدام عاجلی صورتگیرد، به جای برخورد ریشه ای به برخوردهای بسیار بی مورد می پردازند.

ایرانجامعه ای دارد که در آن شرعاً عرفاً و قانوناً همه چیز به خصوص مسایل مالی و مادیخانواده بر دوش مرد است. و وقتی مردی نتواند خرجی را درآورد، باعث می شود کهنتواند ازدواج کند. و وقتی نتواند ازدواج کند مسلماً دختران جامعه نیز نمی توانندازدواج کنند و این مسئله باعث افزایش جرم و جنایت و فساد و فحشا و فقر می گردد.

آیا باسرکار رفتن بانوان در حالی که بسیاری از جوانان این جامعه بی کار هستند باعث تغییرفرهنگ که چه بگویم، تضعیف فرهنگ نمی شود؟ با کدام منطق این مسئله را برای خویش حلکنیم ؟

آیامسئولین امر اگر دختری داشته باشند که حقوق داشته باشد حاضر هستند آن را به جوانیبدهند که شغلی ندارد؟ حتی اگر دخترشان شاغل هم نباشد باز حاضر به چنین کاری هستند؟

در حالیکه بیش از 90 درصد بانوان شاغل به حقوقی که می گیرند نیازی ندارند و عمدتاًدلیلشان این است که در خانه بیکار هستند، یا این که رفته اند درس خوانده اند حالامی شود بی کار باشند و... عمدتاً از سر بیکاری و تفریح می خواهند کار کنند و حتیاین که کمک خرجی خانواده باشند، اصلاً صحت ندارد زیرا تنها به تجمل گرایی خانوادهو بالا رفتن سطح توقع خانواده منجر می شود.

در اینحال و با بیکاری شدید در بین پسران جامعه که شرعاً، عرفاً، قانوناً، منطقاً، عقلاًو طبیعتاً بایستی خرجی زندگی را بدهند در اولویت قرار دادن بانوان به چه معناست؟

در کدامکشور و کدام جامعه این تبعیض را قائل شده اند که اکنون در کشور ما که داعیه اسلامگرایی را دارد، این تبعیض غیر منطقی را قایل می شوند؟

نگارندهمخالف اشتغال بانوان نیست. اما در زمانی که پسران (که خرج دهنده زندگی هستند)بیکارند، اولویت اصلی با بانوان است؟ حالا اگر شغلی باشد که نیاز است حتماً ازبانوان استفاده شود مثل پزشکی و پرستاری و معلمی در مدارس دخترانه و ... می گوییماشکال ندارد. اما غیر از این مشاغل آیا بقیه مشاغل از عهده مردان بر نمی آید؟ آنهم در جایی مثل شرکت مخابرات؟

آیا اینبه صلاح جامعه است؟ یا به فساد جامعه؟

خوانندهمحترم با یک دو دو تا چهارتای بسیار ساده به خوبی خواهد فهمید که در یک چنین جامعهای اولویت با کدام جنسیت است.

حداقلمی گفتید هر دو با هم برابر. اما از اخباری که می رسد انگار این جزو سیاست های کلیدولتی است که نام خود را اصولگرا گذاشته و بر ضد اصول حرکت می کند!!!!!

-----

1-نامزدهایانتخابات ریاست جمهوری سال 88 در برنامه های تلوزیونی که به عنوان فیلم تبلیغاتیساخته ستاد نامزدها این مسئله عنوان شد. و روی این مسئله بسیار مانور می دادند. وتنها جناب محسن رضایی بود که هرچند آن را عنوان کرد ولی روی آن مانور نداد.

2-خبرگزاریهای مهر، فارس و... و همچنین روزنامه بازار کار

 

 

 

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 322 تاريخ : سه شنبه 2 خرداد 1391 ساعت: 21:10

خبرنامه